پـــرســــــــش مـــهر رئیس جــــمهـــــــور

همه فکر  می کنن گل زدن براشون شانس میاره ، اما من تصمیم گرفته ام که دیگه به هیچ تیمی گل نزنم!

لابد می پرسید چرا؟ پس گوش کنید:

در مسابقه مهمی که داشتیم ، مربی و بازیکنای تیم روی من خیلی حساب می کردند و تمام امیدشون به من بود و من هم خیلی خودم رو گرفته بودم.

خلاصه این که در بازی یه گل خوردیم و تا دقیقه هشتاد و نه هر کاری کردیم جبران نمی شدو شکست رو جلوی چشمامون می دیدیم تا این که در دقیقه پایانی روی یه حرکت جالب  چنان گلی به حریف زدم که حتی مربی تیممون از خوشحالی دو متر پرید هوا و تازه موضوع از همین جا شروع شد.

تا به خودم جنبیدم ، بچه های تیم روی سرم ریختند. یکی ، دوتا.... هر ده نفری روی سرم آوار شدند. هرچه فریاد زدم کسی متوجه نشد و دیگه نفهمیدم تا اینکه دیدم رو تخت بیمارستان هستم و همون جا تصمیم گرفتم که دیگه گل نزنم!!!

همگی به صف ایستاده بودند تا از آنها پرسیده شود.

نوبت به او رسید : دوست داری روی زمین چه کاره باشی؟

گفت : می خواهم به دیگران یاد بدهم ، پس پذیرفته شد. چشمانش را بست ، دید به شکل درختی در یک جنگل بزرگ در آمده است.

با خود گفت :حتما اشتباهی رخ  داده است من که این را نخواسته بودم؟

سال ها گذشت تا اینکه روزی داغ تبری را روی کمر خود احساس کرد، با خود گفت : این چنین عمر من به پایان رسید و من بهره خود را از زندگی نگرفتم.

با فریادی غمبار سقوط کرد و با صدای غریب که از روی تنش بلند می شد به هوش آمد...

حالا تخته سیاهی بر دیوار کلاس شده ...

تابستان فرصتی است که

بتوانیم در جایی مشغول شویم و کار و حرفه ای رو تجربه و آموزش ببینیم

یاد دوران نوجوانی بخیر

پس انداز می کردیم حساب می کردیم وچه چیزهایی که یاد نگرفتیم...

 بچه ها این فرصت و این تجربه رو از دست ندهید!!!

در ادامه یه داستان حالب رو با موضوع کاریابی رو بخونید

با سلام

حال و هوای فوتبال همه جا و همه کس رو گرفته

از هرچیزی که بگی میرسی به فوتبال انگاری برزیل همین جاست و توپ آماده شوت کردنه

در ادامه مطلب دعوت می کنم

شعر تازه ام را به نام "دارم برای خودم حرف در می آورم "را بخونید

آزمون نمونه دولتی سال 90 استان خوزستان

آزمون نمونه دولتی سال 92 استان خوزستان

سئوالات آزمون استعدادهای درخشان 93 سراسر کشور

در زندگی اگر رسیدی به یه در بزرگ که یه قفل بزرگ هم بهش بود نترس و ناامید نشو چون اگه قرار بود اون در هیچ وقت باز نشه. حتما به جاش دیوار می ساختند...

کسی که زبان احترام به بزرگتر را نمی فهمد

 زبان نفهم نیست

از کودکی دوره اشتباهی دیده است .

بخشنده بودن بیش از آنکه توانایی مالی بخواهد

قلب بزرگ می خواهد... 

خ مثل خبر آزادی ، مثل خوشحالی مثل خرمشهر

خ مثل خرداد تحویل گرفتن کارنامه ای که یک سال برای آن زحمت کشیده ای

خ مثل خواب شیرین بهاری مثل خواب ماندن از خستگی

خ مثل خدایی  که همین نزدیکی هاست ، کنار انارهای رسیده و هندوانه های سرخ ...

خ مثل خیلی از حرف هایی که نباید گفت مثل خاطرات خوب...

خ مثل خیابان ، قدم زدن زیر سایه کلام مهربان دوست...

خ مثل خنده ای که بهار داره مثل خمیازه های دم ظهر مثل خرمالوهای نرسیده...

خ مثل خــــــــــــداخــــــــــــافــــــــــــــــظـــــــــــــــــی ...

امروزه همه کس و همه چیز دارای هویت و جنسیت هستند حتی کامپیوترها.

انگار اگه هویت جنسیشان مشخص نباشه یه جوری  با شک و تردید بهش نگاه می کنیم حالا اگه دوست داری بدونی کامپیوتر شما زن هست یا مرد؟ مراحلی رو که در ادامه نوشتم رو دقیق اجرا کن.

1- NOtepad را باز کنید.

2 - متن زیر را کپی کنید و در آنجا وارد نمایید :

Createobject("SAPI.SPVOice").SPEAK"I Iove you

3 - فایل را با این نام ذخیره کنید :

computer_gender.vbs

4- فایل ذخیره شده را باز کنید.

اگر صدای مر شنیدید کامپیوترتان مرد است.

اگر صدای زن شنیدید کامپیوترتان زن است.

فقط دقت کنید که پوشه را کجا ذخیره می کنید.

                                        این مطلب باشد برای او

این روزها دوست دارم بعضی ها را نبینم ،  وچشم بسته از کنارشان بگذرم

چون دیدن یعنی ....

ای کاش کسی همیشه همراهم بود و در این لحظه های بد از پشت دست بر چشمانم می گذاشت

رفت عشق و مرا خراب و بدمست گذاشت

تنها وسط کوچه ی بن بست گذاشت

دلتنگی ات آرام سراغم  آمد

از پشت به روی چشم من دست گذاشت