تاریخچهٔ این الماس به اساطیر و افسانهها میرسد. گفته می شود که بر دستهٔ شمشیر افراسیاب نصب بوده و رستم آن را در جنگ با تورانیان تصاحب نموده است. در حملهٔ امیر تیمور به غارت رفت و به دست محمدشاه هند رسید. این الماس به همراه زوج دیگرش کوه نور (که اکنون روی تاج ملکهٔ انگلستان نصب شدهاست) توسط نادر شاه افشار در جنگ با هند به دست آمده و در سال ۱۷۳۹ میلادی به ایران آورده شدند. ظاهراً محمدشاه به هنگام تسلیم به نادر آن را در عمامهٔ خود مخفی نموده که توسط سربازان یافته میشود.
دریای نور پس از قتل نادر به نوهٔ او شاهرخمیرزا (آخرین پادشاه افشار) رسید و سپس به دست امیر علم خان خزیمه و بعد به محمد حسن خان قاجار و بعد به لطفعلیخان زند و سر انجام به دست آغا محمدخان قاجار افتاد. ناصرالدین شاه معتقد بود که این جواهر یکی از گوهرهای تاج کورش بزرگ بودهاست.[نیازمند منبع] او برای تولیت این گوهر قیمتی منصبی مخصوص قرار داده بود.
این جواهر در زمان محمدعلی شاه و هنگام شکست وی از مشروطه خواهان به سفارت روسیه برده شد که توسط مشروطهخواهان بازپس داده شده و هم اکنون در موزهٔ بانک مرکزی واقع در خیابان فردوسی تهران قرار دارد.
برچسبها: تاریخ کلاس سوم
آنان که علی خدای خود پندارند
کفرش به کنار عجب خدایی دارند
عیدسعیدغدیرخم،عید ولایت و امامت رو تبریک عرض میکنم.
و در ادامه مطلب می تونید اشعار رو بخونید...
علت نامگذاری مدار رأس السرطان و رأس الجدی
بر روی بسیاری از نقشه های کتاب درسی و همچنین در نقشه های دیگر علاوه بر استوا دو مدار ( مدار دایره های فرضی که موازی با خط استوا دورتا دور کره ی زمین کشیده می شوند و از صفر تا 90 درجه ی شمالی و جنوبی درجه بندی می شوند)دیگر یکی در نیمکره ی شمالی به نام رأس السرطان و دیگری در نیمکره ی جنوبی به نام رأس الجدی دیده می شود:
اما چرا این دو مدار را در نقشه ها مشخص می کنند و مدارهای دیگر چندان مطرح نیستند(منطقه ی قرارگیری آنها چه ویژگی دارد؟سوال دیگر اینکه چرا به این نام ها خوانده می شوند؟
قبل از هرچیز به تلفظ صحیح نام مدار دوم یعنی رأس الجَدی اشاره می کنیم : حرف "ج" حرکت فتحه و "د" و "ی" علامت سکون دارند.که بسیاری از دانش آموزان ان را اشتباه تلفظ می کنند.
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم
نماز نافله خواندن کار پیرزنان است....
حج گزاردن گشتن جهان است اگر
می توانی دلی به دست آر که کار آن است!
کار نه روزه و نماز است بلکه شکستگی وگره گشایی از کار دیگران است....
خوبی دوست دوچیزاست:
عصمت دراول،توبه درآخر
ابوجهل ازکعبه می آید و ابراهیم از بتخانه حج گزاردن تماشای جهان است
نان دادن کار مردان...
برچسبها: ادبی
شاه عباس بزرگ یا شاه عباس یکم نامدارترین شهریار دوران صفوی است. او فرزند شاه محمد خدابنده و پنجمین شاه ازدودمان صفوی است که بر ایران به مدت بیش از ۴۲ سال با اقتدار شهریاری نمود.
شاه عباس در هجده سالگی قزوین را متصرف شد و خود را شاه ایران خواند. او برای آنکه خیالش از سوی عثمانی آسوده گردد، پیمان نامهٔ صلح با آن کشور بست و باختر ایران را به آنان واگذارد. سپس به بهینهسازی امور درونکشوری و فرونشاندن شورش استانها پرداخت.
او نخست ازبکان را شکست داد و سپس به جنگ با عثمانی درآمد. او در سه نوبت با عثمانی جنگید و در هر سه بار پیروز شد. همچنین دو بار به گرجستان حمله کرد و آن را غارت کرد.
از واپسین لشکرکشیهای او میتوان فتح قندهار و آزادسازی جزایر و بنادر خلیج فارس از دست پرتغال را نام برد. در زمان شاه عباس درآمد نقدی و غیر نقدی کشور بالا رفت و همچنین بازرگانی با کشورهای بیگانه افزایش یافت. او بسیاری از نقاط کشور را آباد کرد و بناهای بسیاری ساخت که هنوز برخی از آنها پابرجاست.
شاه عباس در گذار زندگی یکی از فرزندانش را کشت و دو تن دیگر را کور کرد و دو پسر دیگرش نیز در کودکی مردند؛ بدین شیوه در هنگام مرگ جانشین شایستهای از خود بازنگذاشت و به ناچار نوه او با نام شاه صفی به پادشاهی رسید.
نامه ای به خدا بنویسید
و نعمت هایی را که به شما داده است به خاطر بیاورید و از او تشکر کنید
در نامه خود بنویسید
که برای اطاعت از او تصمیم می گیرد چه کارهایی انجام دهید؟
فعالیت خارج از کلاس مطالعات اجتماعی هفتم
خداوند با آفرینش انسان حقوقی به او اعطاء کرده است...
و به دلیل مقامی انسانی که داریم شایستگی آن را داریم که حقوقی داشته باشیم وهنگامی که بزرگ می شویم وبه مدرسه می رویم دارای حق و حقوقی هستیم که باید به عنوان یک دانش آموز از آن برخوردار شویم
به نظر شما دانش آموزان مهم ترین حقوق ما در مدرسه چیست؟؟
با سلام و تبریک به شما دانش آموزان عزیز شروع مهر و دوستی و آغاز سال جدید تحصیلی رو...
آرزومندم سال موفق و شادی رو با هم بگذرونیم
و در آغاز سال تحصیلی از شما میخوام به نکاتی که از سعدی برداشت کردم توجه کنید...
کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند: یکی انکه اندوخت و نخورد و دیگر آنکه آموخت و نکرد.
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
نه محق بود نه دانشمند
چارپایی بر او کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر
* * * *
علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن.
هرکه پرهیز و علم و زهد فروخت
خرمنی گرد کرد و پاک بسوخت
* * * *
سه چیز پایدار نماند: مال بی تجارت و علم بی بحث و ملک بی سیاست.
.: Weblog Themes By Pichak :.